آموزش کامل کلمات و اصطلاحات عامیانه در انگلیسی

۲ بازديد

اهمیت درک و یادگیری اصطلاحات عامیانه انگلیسی

درک و یادگیری لغات عامیانه انگلیسی ممکن است به ما در برقراری ارتباط و ارتباط بهتر با دیگران کمک کند، به خصوص در یک محیط غیر رسمی.

کلمات عامیانۀ انگلیسی چیزی است که معمولاً در سیستم عامل‌های رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و همچنین موسیقی و فرهنگ پاپ استفاده می‌شود. از آنجایی که از آن‌ها به صورت روزمره استفاده می‌شود، به سرعت منسوخ می‌شوند و هزاران واژۀ عامیانۀ جدید همچنان به وجود می‌آیند. بنابراین، همگام‌شدن با جدیدترین موارد ممکن است به ما کمک کند تا مکالمات اطرافمان را درک کنیم و بدون احساس گم‌شدن در آن‌ها شرکت کنیم.

علاوه بر این، کلمات عامیانه می‌توانند به بیان احساسات و نگرش‌هایی کمک کنند که در غیر این صورت انتقال آن‌ها دشوار است، و باعث می‌شود که ارتباط سبک و خوشایند باشد. علاوه بر این، دانستن کلمات عامیانه می‌تواند به ما کمک کند تا در صنایع یا حرفه‌های خاصی که از اصطلاحات تخصصی یا عامیانه استفاده می‌کنند، پیمایش کنیم و موفق شویم.

یادگیری کلمات عامیانه انگلیسی می‌تواند راهی سرگرم‌کننده و جذاب برای به روز ماندن با روندها و فرهنگ مدرن باشد. این می‌تواند به ما کمک کند با افرادی که علایق و تجربیات مشابهی دارند ارتباط برقرار کنیم و نشان دهیم که با آخرین تحولات اجتماعی در ارتباط هستیم.

 

رایج‌ترین کلمات و اصطلاحات عامیانه در انگلیسی

در اینجا یک راهنمای سریع دربارۀ برخی از کلمات و عبارات عامیانۀ رایج انگلیسی آورده شده است:

ترجمه مثال تعریف نمونه
جشن فارغ‌التحصیلی ما خیلی خفن بود. Our graduation party was so lit. چیز جالب و هیجان‌انگیزی را توصیف می‌کند Lit
وقتی او را بعد از سال‌ها دیدم شوکه شدم. I was shook when I saw him after so many years. غافلگیرشدن یا شوکه‌شدن Shook
جشن عروسی ما بی‌سروصدا برگزار خواهد شد. Our wedding party will be lowkey. خوددارانه/ بی‌سروصدا Lowkey
من بسیار عاشق رقصیدن هستم. I high key love dancing. انجام کاری که همه بدانند/ شلوغ‌کردن/ پرسروصدا High key
پدر من تحصیلات چندانی ندارد اما نسبت به مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی بسیار آگاه است. My father does not have much education, but he is very woke. آگاهی از مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی/ چشم و گوش باز نسبت به مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی Woke
رابطۀ ما بسیار خسته‌کننده شده است؛ اینطور فکر نمی‌کنی؟ Our relationship has become very basic; don't you think so? خسته‌کننده، متوسط یا غیراصلی Basic
رفتار او با مادربزرگش خیلی بی‌ادبانه است. His behavior towards his grandmother is very savage. چیز بدی را توصیف می‌کند Savage
او داشت سفرهای خارجی‌اش را به رخ می‌کشید. She was flexing off her foreign travels. خودنمایی کردن/ به رخ کشیدن Flex
زیتون به همراه کباب خیلی می‌چسبد. Olives with kebab is such a mood. زمانی را توصیف می‌کند که چیزی قابل ربط است یا به طور دقیق احساس شما را توصیف می‌کند/ چسبیدن Mood
پارتنرم بعد از 6 سال به طور ناگهانی قطع ارتباط کرد. My partner ghosted me after 6 years. قطع ارتباط ناگهانی با کسی Ghost
محیط اینجا خیلی مشکوک است. همه چیز مرتب سر جایش قرار گرفته است. The environment here is very sus. Everything is neatly in place. چیزی مشکوک را توصیف می‌کند Sus



اینجا بیشتر توضیح دادیم:

https://tatschool.ir/slang-words-expressions-english/

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.