آموزش آیلتس

آموزش زبان انگلیسی

آموزش کامل گرامر wish در انگلیسی

۵۱ بازديد

 گرامر Wish

کاربرد:

  • برای بیان آرزوها و خواسته‌هایی که ممکن نیست یا در زمان حال وجود ندارند.
  • برای صحبت درباره افسوس و پشیمانی در گذشته.

نکات مهم:

  • Wish به عنوان فعل به کار می‌رود.
  • بعد از Wish از افعال ماضی استفاده می‌شود.
  • برای آرزوهای آینده از Wish + would/could استفاده می‌شود.
  • برای آرزوهای حال از Wish + Past Simple/Past Continuous استفاده می‌شود.
  • برای آرزوهای گذشته از Wish + Past Perfect استفاده می‌شود.
  • بعد از I/ he/ she/ it می‌توان از were به جای was استفاده کرد.

مثال:

  • آرزو می‌کنم ای کاش می‌توانستم به گذشته برگردم. (Wish I could go back to the past.)
  • کاش او به حرف‌های من گوش می‌داد. (I wish he would listen to me.)
  • کاش الان در ساحل بودم. (I wish I were at the beach right now.)
  • کاش دیروز به او کمک کرده بودم. (I wish I had helped him yesterday.)


در مقاله آموزش کامل گرامر wish در انگلیسی به آموزش گرامر این کلمه در انگلیسی پرداخته ایم و کاربردهای مختلف آن در زبان انگلیسی را با مثال های مختلف توضیح داده ایم. 

امیدوارم برای شما مفید باشد.

کاربرد و کالوکیشن‌های فعل give در انگلیسی

۵۱ بازديد

Giving a hard time

ایجاد سختی



Exp: Her kids always give her a hard time when she takes them shopping.

بچه‌هایش همیشه وقتی آنها را به خرید می‌برد او را اذیت می کنند.



Exp: My mother gave me a really hard time about staying out late.

مادرم برای بیرون ماندن دیروقت بر من سخت گرفت (= با من عصبانی بود)



Give my best to

تلاش حداکثر



Exp: I have to go now, but I’ll give my best to you and your family.

من الان باید برم، اما تمام تلاشم را برای تو و خانواده ات می کنم.



Give birth

متولد کردن



Exp: She gave birth to a son

پسری به دنیا آورد



give someone a heads up

گوشزد کردن



Exp: I just wanted to give you all a heads up that we will be talking about the first two chapters of the book tomorrow

فقط می خواستم به همه شما گوشزد کنم که فردا در مورد دو فصل اول کتاب صحبت خواهیم کرد.



Give advice

مشاوره دادن



Exp: the manager gave the new employee some helpful advice concerning the new job .

مدیر به کارمند جدید توصیه های مفیدی در مورد شغل جدید داد.



Give rise to

موجب شدن

Exp: The decisions give rise to arguments

تصمیمات منجر به اختلاف می شوند



Give the impression

القای حس



Exp: The mirrors on the walls give an impression of space

آینه های روی دیوارها حس فضا را می دهند



Give away

بخشیدن / لو دادن



Exp: I gave away all my books

همه کتاب هایم را بخشیدم



Exp: His strangely shaped feet gave him away

پاهای عجیب او را لو داد

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که give  یکی از آنهاستدر مقاله کاربرد و کالوکیشن‌های فعل give در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، به ترکیبات و کالوکیشن‌های فعل give  در انگلیسی می پردازیم.

کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات در آیلتس

۵۱ بازديد

food chain

زنجیره ی غذایی

 

Meaning:  a series of living things that are connected because each group of things eats the group below it in the series

مجموعه ای از موجودات زنده که به هم متصل هستند زیرا هر گروه از موجودات گروه زیرین خود را در این مجموعه می خورند.

 

EXP: Students are supposed to learn about the food chain in the 7th grade.

دانش آموزان قرار است در مورد زنجیره غذایی در کلاس هفتم بیاموزند.

 

birds of prey

پرندگان شکاری

 

 beasts of prey

 جانوران شکاری

 

Meaning:  birds or beasts that kill and eat small birds and beasts

پرندگان یا جانورانی که پرندگان و حیوانات کوچک را می کشند و می خورند

 

EXP: Parrots and birds of prey are often held chained up (Cambridge IELTS 8).

طوطی ها و پرندگان شکاری اغلب به بند کشیده می شوند (کمبریج آیلتس 8).

 

medicine company / pharmaceutical company

شرکت داروسازی

 

Meaning:  companies that specialise in the production of medicines

شرکت هایی که در تولید دارو تخصص دارند

 

EXP: Some pharmaceutical companies are heavily involved in animal testing.

برخی از شرکت های داروسازی به شدت درگیر آزمایش بر روی حیوانات هستند.

 

animal testing

تست حیوانی

 

 animal experimentation

 آزمایش بر روی حیوانات

 

Meaning:  the use of animals in experiments.

استفاده از جانوران در آزمایشات

 

EXP: A wide variety of animals have been used for animal testing, including primates, mice, rabbits, cats and dogs.

انواع مختلفی از حیوانات از جمله پستانداران، موش ها، خرگوش ها، گربه ها و سگ ها برای تست حیوانی مورد استفاده قرار گرفته اند.

 

یادگیری اصطلاحات کاربردی انگلیسی نقش مهمی در فرآیند آموزش زبان دارد که به درک بهتر مکالمات کمک زیادی می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با حیوانات در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات در آیلتس  شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به حیوانات که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

کاربرد why در زبان انگلیسی

۵۱ بازديد

کلمه "why" در انگلیسی به طور عمده برای پرسش به کار می‌رود، اما کاربردهای دیگری نیز دارد.

  1. اشاره به دلیل:

    • برای اشاره به دلیل انجام کاری می‌توان از "why" استفاده کرد. در این حالت، "why" در ابتدای یک بند صفتی ظاهر می‌شود:
      • مثال: That’s the reason why I told her about Sara.
        • به این دلیل درباره سارا با او صحبت کردم.
  2. بیان پیشنهاد:

    • گاهی برای بیان پیشنهاد در زمان حال می‌توان از "why" به همراه فعل منفی استفاده کرد:
      • مثال: Why don’t we go there and talk to her?
        • چرا نمی‌رویم آنجا و با او صحبت می‌کنیم؟
  3. نشان دادن رنجش و آزردگی:

    • گاهی برای بیان ناراحتی و آزردگی در زمان حال از "why" استفاده می‌شود:
      • مثال: Why should she do all the stuff on her own?
        • چرا باید همه کارها را خودش انجام دهد؟

چند نکته درباره استفاده از why

 

1. گاهی عبارت why not برای نشان دادن موافقت استفاده می­شود.

مثال:

– How about we buy a new car?

– Why not.

– چه طور است یک ماشین جدید بخریم؟

– چرا که نه (موافقم)

 

2. استفاده از عبارت why should I به عنوان پاسخ مودبانه نیست.

مثال:

– Stop doing that

– Why should I?

– آن کار را انجام نده

– چرا؟ (چرا باید آن کار انجام ندهم؟/ می­خواهم آن کار را انجام بدهم)

 

3. هیچ وقت because را بعد از reason استفاده نکنید.

مثال:

That’s the reason because I bought a new dress. (wrong)

That’s the reason why I bought a new dress. (right)

به این دلیل یک پیراهن جدید خریدم.



کلمهwhy  در زبان انگلیسی جزو کلمات wh  محسوب می­شود. کلمات wh  یا wh-words  کلماتی هستند که ابتدای آن­ها حروف wh  قرار دارد و غالباً برای پرسش یا ساخت بندهای موصولی(relative clause)  کاربرد دارند. در مقاله کاربرد why در زبان انگلیسی می توانید کاربردهای مختلف این کلمه را مشاهده کنید.

کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه Media در آیلتس

۵۰ بازديد

be well-informed

به خوبی آگاه بودن

 

Meaning: knowing a lot about a subject or a situation

دانستن چیزهای زیادی در مورد یک موضوع یا یک موقعیت

 

EXP:  The kids are very well-informed about all of the different video games.

بچه ها در مورد همه بازی های ویدیویی مختلف به خوبی آگاهی دارند.

 

spoil someone’s enjoyment

خوشی کسی را به هم زدن

 

destroy someone’s fun

لذت کسی را از بین بردن

 

Meaning: stop a person from enjoying himself/herself

فردی را از لذت بردن بازداشتن

 

EXP:  TV advertising interrupts exciting programmes and spoils our enjoyment.

تبلیغات تلویزیونی برنامه های هیجان انگیز را قطع می کنند و لذت ما را از بین می برند.

 

arouse someone’s desire to…

برانگیختن میل کسی برای …

 

Meaning: cause someone to have the strong feeling of wanting sth.

= باعث ایجاد احساس شدید خواستن چیزی در کسی.

 

EXP:  TV advertising arouses the viewers’ desire to buy new products.

تبلیغات تلویزیونی تمایل بینندگان را برای خرید محصولات جدید برمی انگیزد.

 

well-worn themes

مضامین نخ نما

 

old topics

موضوعات قدیمی

 

boring topics

موضوعات خسته کننده

 

Meaning: a central subject that has been used many times

موضوع محوری که بارها به کار رفته است

 

EXP:  Today many TV programmes pursue well-worn themes that are common to all cultures, such as romance and crime.

امروزه بسیاری از برنامه های تلویزیونی مضامین نخ نما را دنبال می کنند که در همه فرهنگ ها مشترک هستند، مانند داستانهای عاشقانه و جنایت.

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با رسانه در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه Media در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به رسانه که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

 

آموزش انواع قید مقدار (adverbs of degree) در انگلیسی

۵۲ بازديد

قیدهایی که رفتار متفاوتی دارند

در کنار سه گروه اصلی قید مقدار (adverbs of degree)، چند قید دیگر نیز وجود دارند که رفتار متفاوتی دارند. این قید ها عبارتند از:

  • Enough
  • Too
  • A lot
  • Very

Enough

enough می‌تواند هم به عنوان قید و هم به عنوان معرف در انگلیسی استفاده شود.

کاربرد enough به عنوان قید

enough به عنوان یک قید در معنای «به میزان لازم» پس از صفت یا قیدی که درحال معرفی آن است به کار می‌رود. آنها می‌توانند هم در جملات منفی و هم در جملات مثبت به کار روند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • زمانی که enough پس از صفت قرار می‌گیرد:

This T-shirt isn’t large enough. این تی‌شرت به اندازه کافی بزرگ نیست.

  • زمانی که enough پس از قید قرار می‌گیرد:

As an athlete, you are running fast enough. به عنوان یک ورزشکار، به اندازه کافی سریع می‌دوید.

کاربرد enough به عنوان معرف

enough به عنوان یک معرف در معنای «به اندازه‌ای که لازم است» قبل از اسمی که معرفی می‌کند به کار می‌رود. این معرف با اسامی قابل شمارش جمع و با اسامی غیرقابل شمارش به کار می‌رود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

  • زمانی که enough پیش از اسامی قابل شمارش جمع به کار می‌رود:

I want to make Shirazi salad; but I don’t have enough tomatoes. می‌خواهم سالاد شیرازی درست کنم؛ اما به تعداد کافی گوجه فرنگی ندارم.

  • زمانی که enough پیش از اسامی غیرقابل شمارش به کار می‌رود:

We have enough rice to help this poor old man. ما به مقدار کافی برنج داریم تا به این پیرمرد فقیر کمک کنیم.

Too

too همیشه یک قید است؛ اما دو معنای متمایز دارد که هر کدام الگوهای استفاده خاص خود را دارند.

کاربرد too به معنای «همچنین یا هم»

Can I tell something too? من هم می‌توانم چیزی بگویم؟

I will come with you too. من نیز با شما خواهم آمد.

کاربرد too به معنای «بیش از حد»

The university of Mashhad is too far. دانشگاه مشهد زیادی دور است.

At this time, the weather is too cold. در این زمان، آب و هوا زیادی سرد است.

A lot

قید a lot به لحاظ معنایی بسیار شبیه به very much یا خیلی زیاد است. این قید برای توصیف فعل به کار می‌رود:

I like playing piano a lot. من خیلی زیاد دوست دارم که پیانو بنوازم.

I hang out with my friends a lot. من خیلی زیاد با دوستانم وقت می‌گذرانم.



در مقاله آموزش انواع قید مقدار (adverbs of degree) در انگلیسی به بررسی قیدهای مقدار و گرامر مربوط به آن ها پرداخته شده اسات. با مطالعه این مقاله می توانید کاربردهای مختلف این قیدها و مباحث مربوط به آن ها را به طور کامل بیاموزید.

آموزش کامل صفات فاعلی در انگلیسی

۵۱ بازديد

کاربرد صفات فاعلی در انگلیسی

صفات فاعلی، صفت‌هایی هستند که از شکل مضارع فعل ساخته می‌شوند و به توصیف اسم یا ضمیر می‌پردازند. این صفات می‌توانند در سه نقش اصلی در جمله ظاهر شوند:

  • صفت:

صفات فاعلی اغلب بعد از افعال «to be» می‌آیند و برای چیزهای بی‌جان استفاده می‌شود. اگر از آن برای انسان استفاده کنیم نشان می‌دهد که آن شخص باعث ایجاد چه احساسی در بقیه می‌شود.

مثال:

  • The movie was interesting.

  • The music is annoying.

  • The man was funny.

  • قید:

صفات فاعلی می‌توانند در نقش قید قرار گیرند و حالت یا چگونگی انجام عمل را توصیف کنند.

مثال:

  • Speaking loudly is not polite.

  • Walking slowly is not a good idea.

  • جزء اسم مرکب:

صفات فاعلی می‌توانند در ساختار اسم مرکب استفاده شوند.

مثال:

  • a boring movie
  • an annoying noise
  • a funny man

نکات مهم:

  • صفات فاعلی معمولاً با افزودن ing به فعل ساخته می‌شوند.
  • صفات فاعلی نقش فعلی نیز دارند.
  • صفات فاعلی می‌توانند با تشدید کننده‌هایی مانند very, extremely, … همراه باشند.


در مقاله آموزش کامل صفات فاعلی در انگلیسی به طور کامل به مبحث صفات فاعلی و گرامر مربوط به آن ها پرداخته شده است. با مطالعه این مقاله می توانید به کاربرد این صفات، نحوه ساخته شده آن ها و کاربرد آن ها آشنا شوید و آن ها را بیاموزید.

آموزش گرامر صفات ملکی در انگلیسی به همراه مثال کاربردی

۵۲ بازديد

استفاده از صفات ملکی در انگلیسی

صفات ملکی در انگلیسی برای نشان دادن مالکیت یا ارتباط چیزی یا کسی با شخص یا چیزی دیگر استفاده می‌شوند.

چند نمونه از کاربردهای صفات ملکی:

  • اشاره به چیزهای مجازی و غیرواقعی:

    • Ali was talking about his nightmare.
    • Sara asked me about my opinion.
  • اشاره به افرادی که ارتباط یا نسبتی با کسی یا چیزی دارند:

    • Amin and I were hanging out with our colleagues.
    • They went to Paris to visit their parents.
  • اشاره به چیزی که متعلق به کسی است:

    • That is our farm.
    • This is her doll.
  • اشاره به اعضای بدن خود:

    • She has broken her leg.
    • I need to brush my teeth.
  • اشاره به ویژگی‌های ظاهری یک نفر:

    • I have a European friend. Her eyes are blue and her hair is blonde.
    • His skin is freckled.
  • همراهی با افعال gerund:

    • Emma’s jumping is too fast.
    • Mia’s driving is very cautiously.
  • استفاده از اسم در جایگاه مالک:

    • Her car’s engine is making noise.
    • My sister’s hair is so long.
  • تبدیل اسم به صفت ملکی:

    • Sophia’s uniform is red and black.
    • Ali’s dormitory is located in Azadi street.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با صفات ملکی و آموزش گرامر مربوط به این صفات و آشنایی با مثال های مختلف در این مورد می توانید به مطالعه مقاله آموزش گرامر صفات ملکی در انگلیسی به همراه مثال کاربردی بپردازید.

آشنایی با اسامی مفرد و جمع در انگلیسی

۵۲ بازديد

اسم‌های مفرد و جمع در زبان انگلیسی

اسم‌ها در زبان انگلیسی بر اساس اینکه به یک یا چند چیز اشاره می‌کنند، به دو دسته مفرد و جمع تقسیم می‌شوند.

اسم مفرد

اسم مفرد به یک چیز اشاره می‌کند و معمولاً با a/an همراه می‌شود.

مثال:

  • a book (یک کتاب)
  • an umbrella (یک چتر)
  • a banana (یک موز)

اسم جمع

اسم جمع به بیش از یک چیز اشاره می‌کند و معمولاً با -s یا -es جمع می‌شود.

مثال:

  • books (کتاب‌ها)
  • umbrellas (چترها)
  • bananas (موزها)

اسم‌های جمع بی‌قاعده

برخی از اسم‌ها در زبان انگلیسی به صورت غیرمنتظره جمع می‌شوند. این اسم‌ها را اسم‌های جمع بی‌قاعده می‌گویند.

مثال:

  • child (کودک) → children (کودکان)
  • mouse (موش) → mice (موش‌ها)
  • man (مرد) → men (مردان)

شکل جمع اسم‌های مرکب

اسم‌های مرکب در زبان انگلیسی ممکن است به صورت‌های مختلفی جمع شوند.

مثال:

  • mother-in-law (مادرشوهر) → mothers-in-law (مادرشوهران)
  • passerby (رهگذر) → passersby (رهگذران)
  • half-moon (نیمه‌ماه) → half-moons (نیمه‌ماه‌ها)
  • man-woman (مرد-زن) → men-women (مردان-زنان)

در برخی موارد، برای تعیین اینکه کدام کلمه در اسم مرکب جمع شود، باید به معنای ترکیب توجه کرد.

مثال:

  • half-moons (نیمه‌ماه‌ها) → منظور نیمۀ ماه‌هاست نه نیمه‌های ماه

برای دریافت اطلاعات بیشتر دررابطه با اسم های جمع و مفرد، قوانین ساخت اسم های جمع و همچنین آشنایی با تفاوت میان اسم های جمع و اسم های ملکی می توانید به مقاله آشنایی با اسامی مفرد و جمع در انگلیسی مراجعه کنید.

تقویت لیسنینگ آیلتس با 6 روش کلیدی

۵۰ بازديد

مهارت‌های‌ کلیدی مورد نیاز برای تقویت لیسنینگ آیلتس

مهارت‌های کلیدی مورد نیاز برای تقویت لیسنینگ آیلتس عبارتند از:

  • پیش بینی پاسخ (Prediction): پیش بینی پاسخ باعث می‌شود ذهن شما بر روی شنیده هایتان در فایل صوتی متمرکزتر باشد. پیش‌بینی پاسخ معمولاً بر اساس شواهد (سرنخ‌ها و اطلاعات) موجود در سوال صورت می گیرد.
  • تشخیص مترادف‌ها (Synonyms): در متن گفتاری همواره مترادف‌ها و اشکال دیگری از کلمات و عبارات بکار رفته در سوالات را شامل می‌شود؛ بنابراین، نباید انتظار داشته باشید که دقیقاً همان کلمات نوشته شده در سوالات را در فایل صوتی بشنوید.
  • تشخیص گزینه های انحرافی (Distractors): گزینه های انحرافی کلمات یا عباراتی هستند که توسط گوینده برای توصیف چیزی یا اصلاح گفتار خود گوینده یا فرد دیگری بکار می روند.
  • درک گفتار بهم پیوسته (Connected speech)گفتار بهم پیوسته وقتی اتفاق می‌افتد که کلمات و صداهای موجود در یک جمله با یکدیگر ادغام می‌شوند؛ بنابراین درک جملات برای افراد غیر انگلیسی زبان دشوار می‌شود.

راهکارهای تقویت مهارت‌های‌ کلیدی مورد نیاز برای تقویت لیسنینگ آیلتس

برای تقویت مهارت‌های‌ کلیدی مورد نیاز برای تقویت لیسنینگ آیلتس می‌توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

  • گوش دادن مداوم به زبان انگلیسی: گوش دادن مداوم به زبان انگلیسی به شما کمک می‌کند تا دایره لغات خود را گسترش دهید و درک بهتری از گفتار انگلیسی زبانان داشته باشید.
  • تمرین با سوالات آزمون‌های گذشته: تمرین با سوالات آزمون‌های گذشته به شما کمک می‌کند تا با ساختار سوالات و پاسخ‌ها آشنا شوید و مهارت‌های خود را در پاسخگویی به سوالات تقویت کنید.
  • شناسایی نقاط ضعف خود: شناسایی نقاط ضعف خود به شما کمک می‌کند تا بر روی آن‌ها تمرکز کنید و مهارت‌های خود را در آن زمینه‌ها تقویت کنید.


در مقاله تقویت لیسنینگ آیلتس با 6 روش کلیدی، تکنیک های بیشتری برای تقویت مهارت لیسنینگ پیشنهاد شده است. با به کار بردن این تکنیک‌ها می‌توانید مهارت لیسنینگ خود را بهبود و قوت ببخشید.